دکتر علیاکبر صالحی، وزیر اسبق امور خارجه و رئیس سابق سازمان انرژی اتمی، گفت: هر جامعه خواهان پیشرفت باید ابتدا بستر فرهنگی این امر را مهیا کند تا در این بستر فرهنگی امکان پیشرفت محقق شود. علاوه بر این، مسائل اقتصادی نیز حائز اهمیت بوده و عنصری مهم در پیشرفت جامعه تلقی میشود. همان طور که گفته شد:«کاد الفقر أن یکون کفرا» یعنی فقر از دری وارد میشود و کفر را با خود به همراه میآورد.
یک ملت، برای پیشرفت در چهارچوب باورها و بستر فرهنگی مطلوب خود ، بایستی زمینههای رشد اقتصادی را فراهم کند. در زمان و دوران فعلی، تدارک زمینههای رشد اقتصادی ناگزیر از برقراری ارتباطات بینالمللی است. نمیتوان با این تصور حرکت کرد که کشوری معزول از دنیا باشیم اما پیشرفت کنیم.
فرض کنیم به صورت آرمانی درون کشور را ادامه میکنیم؛ بهترینها متصدی و متولی امور کشور هستند، هیچ مشکل فساد و اختلاس مالی نیست و همه چیز در درون، ایدهآل است اما آیا، حتی در این شرایط سقف پیشرفت ما محدود نخواهد بود؟ قطعا محدود است. در این شرایط پیشرفت میکنیم، اما با سقف محدود. به طور مثال فرض کنیم که در حوزه فناوری به دنبال پیشرفت هستیم. علم امر مشترک بین آحاد بشر بوده و محصور به یک ملت و شخص نیست فلذا علم گمشده هر ملت، مومن و هر انسانی است و انسان گمشده خود را در هر جایی جستجو میکند. حضرت رسول(ص) میفرمایند به دنبال علم برو حتی اگر در چین باشد و به این دلیل چین در این حدیث قید شده که در آن زمان فاصله زیادی با عربستان داشت. .بنابراین برقراری ارتباطات بینالمللی یک ضروت است و اگر به دنبال پیشرفت اقتصادی با سقف نامحدود هستیم، نمیتوانیم بدون برقراری ارتباطات بینالمللی به این پیشرفت بدون سقف، اشباع نشده و قابل قبول دست پیدا کنیم.
در نمونه ای دیگر، در ایام قدیم، در حوزه صنعت، کارخانهها با یک خط تولید کار میکردند اما امروز اساس کار آنها، «سیستم تولید انعطاف پذیر» یعنی flexible manufacturing system است. یعنی صنایع ما امکان تولید تولیدات مختلف را دارد اما این مهم، نیازمند تکنولوژی و فناوری است. ما باید از دیگران بیاموزیم همانگونه که در حد خودمان، می توانیم به دیگران نیز آموزش دهیم. در شرایط فعلی، ما میتوانیم در مسائل فناوری و تکنولوژی صادر کننده و ارائه دهنده این خدمات به کشورهای همسایه دهنده باشیم اما در بسیاری از مسائل، در این حوزهها نسبت به کشورهای پیشرفته عقبتر و نیازمند آموزش گرفتن از آنها هستیم. بنابراین دیپلماسی اقتصادی و دیپلماسی علمی یک ضرورت است. اگر ارتباطات علمی ما برقرار نباشد و نسبت به مرزهای دانش و فناوری امروز جهان اطلاع نداشته باشیم، امکان پیشرفت نداریم.
از طرف دیگر فرض کنیم همه چیز در درون کشور مهیا است اما روابط اقتصادی، تجاری و بانکی نداشته باشیم. بدون ارتباط بانکی جهانی چگونه میخواهیم پیشرفت را در درون محقق کنیم؟!. برای هر پیشرفتی، بایستی این ابزارها در اختیار ما باشد و این ابزارها بدون دیپلماسی اقتصادی و دیپلماسی علمی محقق نمیشود.
لازم به یادآوری است که این دو بخش، یعنی دیپلماسی اقتصادی و علمی، بخشی از دیپلماسی کل است و متولی همه این امور باید «وزارت امور خارجه» باشد. البته «وزارت امور خارجه» میتواند با تشکیل شورا و یا کمیتههایی، با دعوت از کارشناسان و یا مسئولان ارگانهای ذیربط مثل بانک مرکزی، وزارتخانههای اقتصاد و صمت و نهادهای دیگر، از آنها کمک بگیرد و یا از اساس شورایعالی زیر نظر ریاست محترم جمهور تحت عنوان «شورایعالی دیپلماسی اقتصادی و دیپلماسی علمی» تشکیل شود اما دبیر این شورا بایستی وزیر امور خارجه باشد و همه امور در بستر وزارت خارجه شکل بگیرد. نمایندگیهای ما- وزارت امور خارجه- این امکان را دارند که این تسهیلات را برای ارگانهای دیگر فراهم کنند فلذا در این زمینه باید یک حرف، از جانب وزارت امور خارجه زده شود اما نقشه راه این امور و کلیات مسائل میتواند در یک شورایعالی زیر نظر رییس جمهور محترم تدوین و برقرار شود.